طوقي کبوتر عزيزم .......
با من بمان
تا مثل کبوتر هاي عا شق
بر طوقي هم سر نهيم
تا از اشک هاي هم دانه برچينيم
ما آشيانه ئمان را
در سفر با د باخته ا يم
بيا تا در پناه با ل هم
سر پناه گيريم
از سوز جدايي بي تو
ببين به هر آسما ني ، در پروازم
من آن کبوتر چاهي ام
که در ميان سپيد کبوتران
به خا کستر نشستم
آن روز که صياد بي رحم
به تير غم قلبم را نشانه رفت
از پاي فتا د م خونين در تيغ روزگا ر